شنبه، تیر ۰۹، ۱۳۸۶

شکر

در لب و كفش خدا شكر تو ديد
فضل كرد و لطف فرمود و مزيد


زانك شاكر را زيادت وعده است
آنچنانك قرب مزد سجده است


گفت واسجد واقترب يزدان ما
قرب جان شد سجده ابدان ما


گر زيادت مي‌شود زين رو بود
نه از براي بوش و هاي و هو بود

1 Comments:

At ۹:۴۹ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس said...

«شاخه‎یِ شکسته‎یِ درختِ زیتون عصایم می‎شود

مرا به بهشت می‎رساند... .»

«درها، برگردان: زیبا کرباسی،

شاعر: وفا عبدالرزّاق»

 

ارسال یک نظر

<< Home