دوشنبه، دی ۱۱، ۱۳۸۵

بايد اول طالب مردی شوی

سال نوی میلادی مبارک باشه. بهونۀ خوبی است که خودمون رو تازه کنیم. یه کم طراوت احتیاج داریم، مگه نه؟

در بیان توجه به باطن اعمال و جستجوی اهل بصیرت، قسمتی از دفتر دوم مثنوی رو عرضه می کنم:


سوي مكه شيخ امت بايزيد

از براي حج و عمره مي‌دويد


او به هر شهري كه رفتي از نخست

مر عزيزان را بكردي بازجست


گرد مي‌گشتي كه اندر شهر كيست

كو بر اركان بصيرت متكيست


گفت حق اندر سفر هر جا روي

بايد اول طالب مردي شوي


قصد گنجي كن كه اين سود و زيان

در تبع آيد تو آن را فرع دان


هر كه كارد قصد گندم باشدش

كاه خود اندر تبع مي‌آيدش


كه بكاري بر نيايد گندمي

مردمي جو مردمي جو مردمي


قصد كعبه كن چو وقت حج بود

چونك رفتي مكه هم ديده شود


قصد در معراج ديد دوست بود

درتبع عرش و ملايك هم نمود

1 Comments:

At ۱۲:۴۹ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس said...

و این روزها چه عجیب دلنواز است این حکایات بوستان و مثنوی و ... دل تنهایی ات را تازه میکند که هیچ بلوغی ناشدنی را تنها در چندجمله ی پررنگ انگار پیشانی نشانت می کند

 

ارسال یک نظر

<< Home