چهارشنبه، خرداد ۱۰، ۱۳۸۵

باز هم شُکر

خوب خدا رو شکر که به خیر گذشت. الحمدلله حالش خوبه داداشم. شب سختی داشتم، چون می دونستم که شب به وقت ما عمل شروع می شه و به همین خاطر تا صبح هی از خواب می پریدم. هر چی بود به خیر شد. امیدوارم که وقتی چشم هاش رو باز می کنن خوب شده باشه و راحت ببینه. البتّه چند روزی طول می کشه و من هم صبر رو دارم یاد می گیرم، چون هنوز زنده هستم.ا
ا
جام جهانی هم داره شروع می شه، برای تیم ملّی آرزوی موفقیت می کنم. دل مردم رو شاد کنید بچّه ها.ا
ا
اینها رو گفتم تا چیزی رو نگم. دلتون شاد باشه.ا