ناز
خوش آن كه چاك گريبان به ناز باز كنى
نظر بر آن تن نازك كنى و ناز كنى
l
تو پاك دامن و من رند پيرهن چاكم
عجب نباشد اگر از من احتراز كنى
l
چرا ز من گذرى با هزار استغنا
به ديگرى رسى اظهار صد نياز كنى
l
اميدى تهرانى
در این هوا چه نفس ها پر آتش است و خوش است_____________ که بوی عود دل ماست در مشام شما
0 Comments:
ارسال یک نظر
<< Home